دمی زیبا تر
خشونت ، جوری در زندگی و در طبیعت ، همیشه وجود داشته . اما امروزه بنا به شرایط و زندگی مدرن ، این خشونت شکل خود را در زمینه هایی به کمال رسانده. در جوامعی ، گروه ها و اقشار و اقوام گوناگون ، سال ها با هم در صلح زندگی می کنند و بنا به تصمیماتی سیاسی ، یکباره دشمن هم می شوند و تشنه به خون یکدگر . این گونه تغییرات را می توان در تاریخ بارها دید ، اما آنچه که امروزه خطرناک و نوشده ، نیروی انسان در نابود ی وویرانی دیگران ا ست . سال ها پیش اگر دو گروه مخالف هم بودند ، در جدالی زنده ، خود را به رخ هم می کشیدند . امروزه اما انسان بنا بر پیشرفت تکنولوژی - در نابودی - موجودی خطرناک شده و قادر است هزاران انسان و جاندار دیگر را در جدالی که بین دو یا چند گروه خاص در گرفته ، آسیب برساند . بدبحتانه در مناطق و فرهنگ های خاصی خود را نشان دادن و پیشرفت را در وحشیانه تر نابودکردن ِ حریف می دانند . خشونتی که گرگ یا شیر به کار می برد ، برای زنده ماندن است و از همین جا یکی از مهمترین تفاوت های انسان و حیوان آغاز می گردد . انسان ابزار های دیگری برای ماندن و پیشرفت ، دارد و نیازی به ابزارهای اولیه و حیوانی ندارد . گاهی این تفاوت ، پیش عده یی فراموش می گردد و می خواهند ساده ترین راه را انتخاب کنند . در صورتی که انسان ِ امروزی خوب می داند که راه های دیگری هم هستند که کاربردهای بهتری دارند و ژرف تر عمل می کنند . اما بنا به دلایلی ، این راه هاو ابزارها نادیده گرفته می شوند . این مطلب را در یک نمونه ی ساده می توان روزانه تجربه کرد . والدینی می خواهند فرزندان خود را تربیت کنند و به جای این که دلیل هر تصمیم را با برد باری بیان کنند و فرزند خود را از علت این تصمیم آگاه سازند ، بیشتر پیش می آید که می گویند ، چنین است و این برای تو بهتر است و همین است که ما می گوییم و تمام . در صورتی که اگر پدرومادری فرزند خود را به اندیشیدن و پرسش کردن بیاموزانند - هر چند دشوار - ، گامی در راستا ی بهتر زیستن فردای انسان ها و فرزندان خود بر می دارند . قصد آموزش و تعلیم و تربیت ندارم و می دانم که رشته هایی مختص چنین بحث هایی وجود دارد و کارشناسان و متخصصانی خود را با این مسایل درگیر می کنند و در جستجوی راه هایی بهترهستند . این را مطرح کردم ، تا به اصل بحث - پیشگیری خشونت - بر سم . به نظر من خشونت و خشونت طلبی ، یکی از بزرگ ترین ناهنجاری های جوامع امروز است و برای پیش گیری ، باید از جزییات و رفتارها و خورد و خوراک و تصمیمات و کارهای کوچک شروع کرد و جلو رفت . امروزه انسان ها به شدت تحت هجوم اطلاعات هستند و جوری تحت فشار انتخاب کردن . یعنی برای همه چیز راه ها و امکانات زیادی وجود دارد و اطلاعات زود زود تازه می شوند . در چنین دورانی ، اگر انسانی بخواهد با سرعت روز همگام شود ، خواه نا خواه تحت فشار است و عصبی . کافی ست که چند مشکل دیگر هم در زندگی اش نقش بازی کنند - موقعیت سیاسی و اجتماعی و اقتصادی نامطلوب - ، تا این انسان سریع دربند خشونتی حیوانی قرار گیرد و فراموش کند که انسان است . برای رهایی از چنین دامی ، یکی از بهترین راه ها ، کنار آمدن با خود و در خود رفتن و خودرابهتر شناختن است . زندگی خواه نا خواه گذراست و فرار بویژه امروزه که به تندی . پس باید آرامشی در خود به وجود آورد که همه ی این تندی و خشونت را نرم کند . یکی از بهترین راه ها ، برای رسیدن به چنین آرامشی ، رفتن به درون خود است . کاری که با " یوگا "و " تای چی" و " مدیتیشن "و تمرین مدام امکان پذیر است . رسیدن به آرامش و جایگاهی دلخواه ، کمی طول می کشد ، اما پس از چند ماهی ، می توان تفاوت ها را مشاهده و لمس کرد . انسان جوری می شود که از اولین دم پس از بیداری و چشم بازکردن ، آگاه تر و خونسردتر، روزش را آغاز می کند و زود عصبی نمی شود و دنیا و زندگی را زیباتر می بیند
.
0 Comments:
Post a Comment
<< Home